یادداشت؛
چالش های فقدان روایت اصیل از حوزه علمیه در فضای بین الملل
امروز اگر حوزه کنشگری مناسب نکند، نسل جوان مسلمان در غرب ممکن است از هویت خود فاصله بگیرند و این منجر به بحران هویتی میشود.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در فضای کنونی جامعه که تحت تاثیر فضای مجازی است و متخصصان جنگ شناختی و جنگ های ترکیبی در اتاق های فکر خود سوژه ها و سناریوهایی در تضاد با دیانت و معنویت و حاکمیتی دینی و فعالان و کنشگران دینی و مذهبی مینویسند غفلت از روایت درست، میتواند تصویری تحریفشده از یک نهاد مقدس مانند حوزه علمیه ایجاد کند.
حوزه علمیه قم، نجف و سایر مراکز شیعی، به عنوان کانونهای تولید معرفت دینی و فقهی، نقش تاریخی بیبدیلی در حفظ و ترویج اسلام ناب محمدی و همچنین بالندگی و رشد جوامع به خصوص در حوزه مبارزه با استبداد و استعمار داشتهاند. با این حال، در مجامع بینالمللی – از مراکز آکادمیک غربی گرفته تا نهادهای آموزشی دینی غیر اسلامی، در گستره فرهنگ عمومی جوامع و رسانههای جریان اصلی – روایتی اصیل و جامع حوزههای علمیه غایب است. این فقدان نه تنها به سیاهنمایی اسلام، تشیع، فقه و حوزه علمیه دامن زده، بلکه پدیدهای به نام "حوزههراسی" را به وجود آورده که ریشه در اسلامهراسی سازمانیافته دارد.
حوزه علمیه شیعه، با سابقهای بیش از هزار سال، نه تنها مرکز فقه و اصول و سایر علوم دینی است، بلکه کانونی برای تولید دانشهای میانرشتهای مانند مطالعات اسلامی در حوزه های علوم انسانی همچون جامعه شناسی، روان شناسی ، اقتصاد و... است. علمایی مانند شیخ طوسی، علامه حلی ، آخوند خراسانی، علامه ناییینی و... و در دوران معاصر، آیتالله بروجردی، امام خمینی (ره) ، رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای، نقشهای کلیدی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا کردهاند. اما در عرصه بینالمللی، این روایت جای خود را به کلیشههای منفی داده است. مراکز آکادمیک غربی اگرچه متتبعانی قوی دارد که تحقیقات سلسله واری در حوزه معارف اسلامی داشته و همچنین تا اندازه ای به مطالعه سازمان روحانیت پرداخته اند اما هنوز به عمق تحقیقات فقهی یا نقش آن در عدالت اجتماعی اشراف کامل نداشته و بعضا تحقیقات آنها دچار سویه منفی و دارای و پیش زمینه های ذهنی باطل است. در فرهنگ عمومی، فیلمها و سریالهای غربی یا گزارشهای رسانهای درباره ایران، روحانیت شیعه را با برخی برچسب های منفی پیوند زده شده است. در طول سالهای اخیر رسانههای عمومی مانند BBC نیز اغلب بر جنبههای سیاسی روحانیت(آن هم با روایت غلط و آمیخته ای از حق و باطل) تمرکز کرده و جنبههای معرفتی را نادیده میگیرند. نتیجه این است که سیاهنمایی سیستماتیک علیه اسلام و شیعه و روحانیت به وجود آمده است.
دشمن و سیاست حوزه هراسی در قالب های مختلف رسانه ای
امروز حوزههراسی در قالب های مختلف رسانه ای همچون فیلم و سریال، کارتون، کمیک، کتاب و... به وفور دیده می شود که بدون شک این سیاهنمایی مخاطرات جدی به همراه دارد، به ویژه در دنیای جدید که با چالشهای نوین روبرو هستیم. در عصر دیجیتال، جایی که رسانههای اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام و تیکتاک، روایتها را در ثانیهها شکل میدهند، فقدان حضور فعال حوزه علمیه میتواند به حاشیه رانده شدن اسلام شیعی منجر شود و تبعاتی همچون ترویج شبهات و طردشدگی از سوی مخاطب به دلیل تهاجم سنگین رسانه ای دشمن را به دنبال داشته باشد.
روایت اصیل از حوزه در عصر هوش مصنوعی
امروز مخاطرات دنیای جدید شامل اسلامهراسی دیجیتال است؛ جایی که الگوریتمهای هوش مصنوعی، محتوای منفی علیه مسلمانان را تقویت میکنند. برای مثال، کمپینهای سازمانیافته توسط لابیهای صهیونیستی یا دولتهای غربی، مانند گزارشهای حقوق بشری یکجانبه درباره ایران، تلاش دارند تا حوزه را به عنوان نمادی از جمود فکری، عدم ارتباط با جوانان، یکجانبه نگری و.... جلوه دهند. همچنین، جهانیسازی فرهنگی، با ترویج سکولاریسم لیبرال، مفاهیم کلیدی شیعی مانند جهاد، شهادت و امر به معروف را به عنوان "تروریسم" یا "مداخلهگرایی" تحریف میکند.
امروز اگر حوزه کنشگری مناسب نکند، نسل جوان مسلمان در غرب ممکن است از هویت خود فاصله بگیرند، و این منجر به بحران هویتی میشود. علاوه بر جایی که آموزش آنلاین رواج یافته، مراکز آکادمیک میتوانند بدون رقابت، روایت خود را تحمیل کنند، که این امر به تضعیف نفوذ فرهنگی حوزه های علمیه در سطوح آموزشی و تبلیغی میانجامد.از این رو ضرورت کنشگری فعال حوزه در این زمینه بیش از پیش احساس میشود. اهداف این کنشگری باید چندلایه باشد: نخست، تبیین جایگاه حوزه به عنوان نهادی پویا و نوآور. حوزه علمیه نه تنها فقه را حفظ کرده، بلکه در زمینههای معاصر مانند (اخلاق زیستی) یا اقتصاد اسلامی، تولید دانش میکند. برای مثال، تحقیقات حوزوی در قم درباره هوش مصنوعی و فقه، میتواند به عنوان پلی برای گفتگوی بینالمللی عمل کند. دوم، پاسخ به شبهات دگراندیشان و معاندان. شبهاتی مانند "فقه شیعی با حقوق بشر سازگار نیست" یا "چگونگی ارتباط روحانیت با قدرت"، باید با استدلالهای مستند پاسخ داده شود. سوم، بازسازی هویت از طریق دیپلماسی عمومی. دیپلماسی عمومی، به معنای تعامل مستقیم با مردم جهان از طریق رسانهها و فرهنگ، میتواند غبار از چهره روحانیت بزداید.
حوزه و ضرورت تبلیغ چند زبانه
روحانیت شیعه، با سابقهای عمیق در ایثار و خدمت، مانند نقش علما در انقلاب اسلامی یا کمکهای انسان دوستانه در بحرانهای مختلف، باید به عنوان نمادی از عدالت و (مهربانی) و ترویج شریعت محمدی(ص) معرفی شود. برای دستیابی به این اهداف، حوزه باید ابزارهای تبلیغی و رسانهای را به کار گیرد. تولید محتوا در زبانهای مختلف – انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی و عربی و... – ضروری است. همچنین، همکاری با رسانههای بینالمللی برای انتشار مقالات و مصاحبههای اساتید خبره در موضوعات روز مورد نیاز است.
در فضای رسانهای، بازنمایی مفاهیم کلیدی حیاتی است: ایثار و شهادت به عنوان عنوان فداکاری برای عدالت و رفع تهدیدات دشمن و دفاع مشروع از منافع ملت؛ امر به معروف و نهی از منکر به عنوان مسئولیت اجتماعی و.. . این بازنمایی میتواند با تولید فیلمهای مستند یا انیمیشنهای آموزشی انجام شود، که سیاهنمایی غرب را خنثی کند.
حوزه منفعل شود روایت رقیب غالب می شود
در دنیای جدید، مخاطرات دیگری مانند فیک نیوز و مطالب ساختگی و جعلی نیز وجود دارد که میتواند روایتهای جعلی علیه حوزه ایجاد کند که در این بخش لازم است تا اهداف کنشگری حوزه علمیه شامل آموزش سواد رسانهای به طلاب باشد تا بتوانند در پلتفرمهای دیجیتال حضور یابند. همچنین، تشکیل شبکههای بینالمللی با علمای شیعی در اروپا و آمریکا در جهت دیپلماسی عمومی و همچنین تشکیل لجنه های علمی مشترک با سایر اندیشمندان در شاخه های مختلف علوم انسانی و حضور نظریه پردازان فعال حوزوی می تواند به تصویر هرچه بهینه تر حوزه علمیه کمک کند.
پایان اینکه ضرورت کنشگری حوزه در فضای بین المللی در جلوگیری از حاشیهنشینی اسلام شیعی است؛ اگر حوزه منفعل باشد، روایتهای رقیب مانند وهابیت یا سکولاریسم غالب میشوند. در نتیجه، فقدان روایت درست از حوزه علمیه نه تنها یک چالش رسانهای، بلکه تهدیدی وجودی است. با کنشگری فعال، استفاده از ابزارهای مدرن و دیپلماسی عمومی، میتوان تصویر و برون داد حوزه را بازسازی کرد، شبهات را رفع کرد و سیاهنمایی را برملا نمود. این مسیر نیازمند تعهد جمعی علما، رسانهگران و نهادهای حوزوی است. همچنین نباید از زحمات طلاب و مبلغان سخت کوش و فداکار جامعه المصطفی از قاره های مختلف جهان غافل شد که در طول سالهای اخیر تلاش های طاقت فرسا و متعددی در حوزه ادراک سازی درست از اسلام شیعی و کنش گری حوزویان داشته اند. امری که لازم است با رسانه ضریب بیشتر گرفته و معارف حقه اسلام تبیین و خدمات و مجاهدت علمای اعلام بازگو شود. تبیینی از جنس جهاد که گره های ذهنی مخاطبان را باز کرده و شبهات علیه روحانیت شیعه را پاسخ دهد.
دکتر علیرضا استادیان
پژوهشگر علوم اسلامی
ارسال نظرات